وحدت باید دوباره باز تعریف شود. امروز جهان 8میلیاردی مطرح است. و دیگر گردنکشان همگی، در پوزه خود فرو رفته اند. استکباری وجود ندارد، هرچه هست یاغی و باغی هستند که: بر حکومت واحد جهانی چنگ می اندازند. اسرائیل منحل شده: و فقط یک نتانیاهو مرتد از ان باقی مانده، آمریکا همه تسلیم شیعه شده، و فقط یک مشت لابی صهیونیستی باقی مانده اند. فرانسه نابود شده و فقط یک مشت: ضد حجاب از ان سرک می کشد. انگلیس همه عضو بسیج لندن شده اند، و با حجاب اسلامی و چادر در ایام فاطمیه، حضور پیدا می کنند. اکراین، مقهور پهباد خیالی ایران است! و دیگر هیچ. اگر قطر و امارات هم ترور می کنند، فوری همه چیز معلوم می شود. ترکیه نیز برای همیشه نمی تواند: محاصره اسرائیل را بشکند. پس دنیا، دنیای شیعه هست. و لذا وحدت در باز تعریف خود :برمبنای وحدت فاطمی است. نه وحدت عمری! آندو، پس از ضرب و شتم فاطمه س، برای دیدن نتایج جنایت خود، با پر رویی تمام، به محل جنایت برگشتند، در زدند و از علی ع خواستند: تا آنها را بپذیرد. غلی به فاطمه رو کرد و گفت: چه نظر داری؟ فاطمه فرمود:(البیت بیتک و انا امتک): هرچه خودت فرمایی، و لذا اجازه یافتند داخل شوند. اما فاطمه س برخاست، پشت به آنها و رو به دیوار ایستاد. و سوال کرد: آیا این سخن رسول خدا را شنیدید که می فرمود: غضب فاطمه، غضب خداست، و شوق فاطمه، شوق خداست؟ هر دو گفتند بلی یا دختر رسول خدا. بعد فاطمه دست به اسمان برد و فرمود: خدایا خودت شاهد باش که من از این دو، راضی نیستم! حالا چطور عبدالحمید ها از او راضی هستند!آنها این روایات را چنان برعکس تفسیر کرده اند، که بقای امت و اسلام در دوستی عمر! و وحدت با او، و قبول عملکرد او می دانند. هیهات! منالذله. اگر ضرب و شتم فاطمه نبود، و محسن بدنیا می آمد، دیگر حادثه عاشورا اتفاق نمی افتاد. ای اربعینی ها بدانید، علی و حسین و حسن، همان روزی شهید شدند که: فاطمه شهید شد. باعث شهادت فاطمه هم، ضرب و شتم ابوبکر و عمر بود. و علت ضرب و شتم فاطمه هم، حب علی! زیرا همه آنها خواستگار فاطمه بودند، و فاطمه هیچکدام را دوست نداشت. و فقط عشق به علی را انتخاب کرده بود. و این انتقام جانسوز، از عقبه همان خواستگاری ها بود: باید که همه آثار علی:یعنی فاطمه، حسن و حسین و محسن را از میان بردارند. حالا چه شده؟ اگر مردم خبر ندارند، که حالا خبر دارد شده اند. لذا هیچکس در محضر خدا، عذری نخواهد داشت: تا عمر را دوست بدارد. و اگر کسانی عمری باشند و: حقایق را نادیده بگیرند، نباید با انها وحدت داشت. محور وحدت علی ع است. هرچند که علی خود سکوت کرده باشد: که اینهم یک دروغ است: مانند دروغ های دیگر، علی عمر را کتک زد، و به زمین انداخت! علی ع و فاطمه همراه هم، به در خانه مهاجر و انصار رفتند، احادیث پیامبر را بر انها یاد آوری کردند، ولی این ، مهاجر و انصار بودند که :سکوت کردند و حقایق را نپذیرفتند. البته الان مردم مانند آن زمان نیستند. آن کینه ها، ترس ها و عقده های جاهلیت وجود ندارد. لذا حتی اگر سنی هم باشند: یا کافر، یا مسیحی و زرتشتی و بودایی، همه این موضوع را می دانند: که باید به وحدت فاطمی بیاندیشند. گرچه امروز علی ع و فاطمه هم نیستند. ولی خونخواهان و اولاد او هستند. اکنون، سید علی خامنه، سید ابراهیم رئیسی، سید حسن نصرالله، سید عمار حکیم، سیدعلی سیستانی، بدرالدین الحوثی(حسین) هستند. آنها چراغ هدایتند: زیرا که وصل به منبع لایزال هستند. نایب و یاران امام زمان عج هستند، که شعار مهم او: انتقام از قاتل فاطمه هست: ما منتظر منتقم فاطمه هستیم! همه یک حرف، یک سخن بیشتر نیست. وحدت فاطمی حول محور علی ع! هرکس با علیست، با ماست، و هرکس نیست، سرخود گیرد و راه خود برود. که : هرکه با آل علی در افتاد، ور افتاد. مائیم و 8میلیارد مردم جهان، هیچکس بر هیچکس برتری ندارد. همه از یک پدر و مادر هستند. و مخلوق یک خدا! بنابراین همه متحد هستند. وحدت برمبنای ندای فطرت، نه برمبنای غریزه شهوت. محور وحدت: فرهنگ علی در قران و نهج البلاغه.که علی مفسر قران است.